فلسفهی عزاداری سیدالشهدا (ع) چیست؟
جانم به فدای لب های تشنه امام حسین (ع)
حادثهی
عاشورا، حادثهای است كه بزرگترین نقش را در تاریخ اسلام ایفا كرد و به
یقین، مسیر تاریخ اسلام را ـ كه منحرف شده بود ـ عوض كرد و آن را از انحراف
نجات داد، معنای سخن رسول خدا(ص) دربارهی امام حسین(ع) را كه فرمودند:
حسین منی و انا من حسین.
روشن گردانید و درس حركت، نهضت، مقاومت و استقامت به انسانها آموخت.
این حادثه هم از نظر كیفیّت وقوع و هم از جهت عظمت مصیبت و هم از نظر ماندگاری و آثار اجتماعی آن، با هیچ جریان دیگری قابل قیاس نیست؛ و اما در مورد علت عزاداری و گریه بر آن حضرت، باید گفت كه به شهادت تاریخ و روایات، حضرت یعقوب سالهای طولانی در فراق یوسف با این كه میدانست زنده است، اشك میریخت و گریه میكرد و یوسف را از یاد نمیبرد. حضرت سیدالساجدین(ع) نیز تا در حیات بود (حدود چهل سال) صحنه كربلا را با گریه جلوی چشمش مجسّم میداشت و میفرمود:
قتل اباعبدالله عطشاناً بجنب الفرات و هو یذبح كما یذبح الكبش.
حضرت اباعبدالله با تشنگی شهید شد، در حالی كه كنار رود فرات بود و سر مبارك او را همانند گوسفند بریدند.» و همینطور تشكیل مجالس عزاداری از سوی حضرات معصومین(ع) دیگر، همانند امام باقر، امام صادق، امامرضا(ع) و خصوصاً گریههای طولانی حضرت ولیعصر(ع) برای جد بزرگوارش به طوری كه در گریه و عزاداری نسبت به اباعبدالله میفرماید: «ای جد بزرگوار من! در تمام حالات برای تو گریه میكنم و اگر اشك چشمم تمام شود، سزاوار است كه در مصیبت تو خون بگریم.»[1] و از آنجا كه به حكم قرآن:
و لقد كان لكم فی رسولالله اسوة حسنة.[2]
ما باید در تمام امور از حضرت رسول(ص) و جانشینان ایشان، درس و الگو بگیریم؛ به درستی گریه و عزاداری بر سالار شهیدان و توسل به ائمهی اطهار(ع) پالایش دهندهی روح و تزكیه كنندهی نفس است، چنانكه روایات گوناگونی بر فضیلت گریه و عزاداری برای امام حسین و سایر ائمهی معصومین(ع) وارد شده است؛ از جمله روایتی از امام صادق(ع) كه میفرماید:
من انشد فی الحسین بیت شعر فبكی و ابكی عشرة فله و لهم الجنة.[3]
یعنی هر كس كه دربارهی امام حسین(ع) یك بیت شعر سروده و گریه نماید و ده نفر را به گریه در آورد، اجر و پاداش آنها بهشت است. و روایتی كه یونس بنیعقوب از امام صادق(ع) نقل میكند كه حضرت(ع) فرمودند:
قال لی ابوجعفر اوقف لی مالی كذا و كذا لنوادب تندبنی عشر سنین ایام منی.[4]
پدرم امام باقر(ع) به من وصیت كرد قسمتی از مال او را وقف كنم و در اختیار نوحهگران قرار دهم تا آنان مدت ده سال در روزهای منی برای حضرت نوحه و ندبه برپا كنند. اضافه بر آنچه گذشت، با عنایت به عظمت و شكوه این حادثهی تاریخی، مسألهی عزاداری و زنده نگه داشتن یاد و خاطره آن حضرت میتواند علل و عوامل مختلفی داشته باشد، كه به برخی از آنها اشاره میشود.
1. از آن جا كه قیام عاشورا پیامها و درسهای متعددی به همراه داشت، زنده نگاه داشتن یاد و خاطره آن، بر جای ماندن درسها و پیامهای آن را به دنبال دارد؛ پیامهایی چون:
احیای امر به معروف و نهی از منكر، عزّت، مبارزه با طاغوت، فداكاری در راه دین، نترسیدن از كمی نفرات، آمیختن كار فرهنگی با ایثار، پیروزی خون بر شمشیر، نهراسیدن از محاصرهی نظامی و اقتصادی، عمل به وظیفه و تكلیف، حمایت از ولّی و در نهایت راضی بودن به رضای خدا؛
2. عزاداری و زنده نگاه داشتن یاد و خاطرهی عاشورا، الهام بخش روح انقلابی، شهادتطلبی، حقیقتجوئی، مبارزه با طاغوت و ظلم و ستم و ستیز میشود؛ چنان كه ما در زمان خویش شاهد نمونههایی از این الهامگیری بودهایم؛ زیرا اولین زمزمهها و حركتهای ضد استبدادی و استعماری انقلاب اسلامی ایران با ایام محرم و عزاداری سالار شهیدان(ع) مصادف بود و ریشه در درون هیئتهای مذهبی و عزاداری داشت؛
3. از رهگذر برگزاری مجالس دینی در سطحی وسیع و حضور تودههای مختلف مردم در مساجد و تكایا، فرصت خوبی برای آشنایی بیشتر با معارف اسلامی و احكام الهی به دست میآید؛
4. برپایی مجالس عزاداری عاشورا و تجلیل از مقام شهدا و افشای هویت بیدینی دشمنان، سیدالشهدا(ع) خود نوعی اعلام وفاداری نسبت به مظلوم و مخالفت با ظالم میباشد و نیز باعث احیای فلسفه قیام عاشورا، بازسازی حیات حسینی و به طور كلی پایداری و استمرار اصول و ارزشهای اسلامی میشود
پی نوشتها:
[1]. بحارالانوار، ج 45، ص 65 ـ 72.
[2]. سورهی احزاب، آیهی 21.
[3]. كامل الزیارات، ص 105، ابن قولویه قمی، انتشارات مرتضویه، نجف.
[4]. اصولكافی، كلینی، ج 5، ص 117، دارالكتاب الاسلامیة، تهران.
منبع: نهضت عاشورا (تحریفها و شبههها)، مركز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزهی علمیه (1381)
حسین منی و انا من حسین.
روشن گردانید و درس حركت، نهضت، مقاومت و استقامت به انسانها آموخت.
این حادثه هم از نظر كیفیّت وقوع و هم از جهت عظمت مصیبت و هم از نظر ماندگاری و آثار اجتماعی آن، با هیچ جریان دیگری قابل قیاس نیست؛ و اما در مورد علت عزاداری و گریه بر آن حضرت، باید گفت كه به شهادت تاریخ و روایات، حضرت یعقوب سالهای طولانی در فراق یوسف با این كه میدانست زنده است، اشك میریخت و گریه میكرد و یوسف را از یاد نمیبرد. حضرت سیدالساجدین(ع) نیز تا در حیات بود (حدود چهل سال) صحنه كربلا را با گریه جلوی چشمش مجسّم میداشت و میفرمود:
قتل اباعبدالله عطشاناً بجنب الفرات و هو یذبح كما یذبح الكبش.
حضرت اباعبدالله با تشنگی شهید شد، در حالی كه كنار رود فرات بود و سر مبارك او را همانند گوسفند بریدند.» و همینطور تشكیل مجالس عزاداری از سوی حضرات معصومین(ع) دیگر، همانند امام باقر، امام صادق، امامرضا(ع) و خصوصاً گریههای طولانی حضرت ولیعصر(ع) برای جد بزرگوارش به طوری كه در گریه و عزاداری نسبت به اباعبدالله میفرماید: «ای جد بزرگوار من! در تمام حالات برای تو گریه میكنم و اگر اشك چشمم تمام شود، سزاوار است كه در مصیبت تو خون بگریم.»[1] و از آنجا كه به حكم قرآن:
و لقد كان لكم فی رسولالله اسوة حسنة.[2]
ما باید در تمام امور از حضرت رسول(ص) و جانشینان ایشان، درس و الگو بگیریم؛ به درستی گریه و عزاداری بر سالار شهیدان و توسل به ائمهی اطهار(ع) پالایش دهندهی روح و تزكیه كنندهی نفس است، چنانكه روایات گوناگونی بر فضیلت گریه و عزاداری برای امام حسین و سایر ائمهی معصومین(ع) وارد شده است؛ از جمله روایتی از امام صادق(ع) كه میفرماید:
من انشد فی الحسین بیت شعر فبكی و ابكی عشرة فله و لهم الجنة.[3]
یعنی هر كس كه دربارهی امام حسین(ع) یك بیت شعر سروده و گریه نماید و ده نفر را به گریه در آورد، اجر و پاداش آنها بهشت است. و روایتی كه یونس بنیعقوب از امام صادق(ع) نقل میكند كه حضرت(ع) فرمودند:
قال لی ابوجعفر اوقف لی مالی كذا و كذا لنوادب تندبنی عشر سنین ایام منی.[4]
پدرم امام باقر(ع) به من وصیت كرد قسمتی از مال او را وقف كنم و در اختیار نوحهگران قرار دهم تا آنان مدت ده سال در روزهای منی برای حضرت نوحه و ندبه برپا كنند. اضافه بر آنچه گذشت، با عنایت به عظمت و شكوه این حادثهی تاریخی، مسألهی عزاداری و زنده نگه داشتن یاد و خاطره آن حضرت میتواند علل و عوامل مختلفی داشته باشد، كه به برخی از آنها اشاره میشود.
1. از آن جا كه قیام عاشورا پیامها و درسهای متعددی به همراه داشت، زنده نگاه داشتن یاد و خاطره آن، بر جای ماندن درسها و پیامهای آن را به دنبال دارد؛ پیامهایی چون:
احیای امر به معروف و نهی از منكر، عزّت، مبارزه با طاغوت، فداكاری در راه دین، نترسیدن از كمی نفرات، آمیختن كار فرهنگی با ایثار، پیروزی خون بر شمشیر، نهراسیدن از محاصرهی نظامی و اقتصادی، عمل به وظیفه و تكلیف، حمایت از ولّی و در نهایت راضی بودن به رضای خدا؛
2. عزاداری و زنده نگاه داشتن یاد و خاطرهی عاشورا، الهام بخش روح انقلابی، شهادتطلبی، حقیقتجوئی، مبارزه با طاغوت و ظلم و ستم و ستیز میشود؛ چنان كه ما در زمان خویش شاهد نمونههایی از این الهامگیری بودهایم؛ زیرا اولین زمزمهها و حركتهای ضد استبدادی و استعماری انقلاب اسلامی ایران با ایام محرم و عزاداری سالار شهیدان(ع) مصادف بود و ریشه در درون هیئتهای مذهبی و عزاداری داشت؛
3. از رهگذر برگزاری مجالس دینی در سطحی وسیع و حضور تودههای مختلف مردم در مساجد و تكایا، فرصت خوبی برای آشنایی بیشتر با معارف اسلامی و احكام الهی به دست میآید؛
4. برپایی مجالس عزاداری عاشورا و تجلیل از مقام شهدا و افشای هویت بیدینی دشمنان، سیدالشهدا(ع) خود نوعی اعلام وفاداری نسبت به مظلوم و مخالفت با ظالم میباشد و نیز باعث احیای فلسفه قیام عاشورا، بازسازی حیات حسینی و به طور كلی پایداری و استمرار اصول و ارزشهای اسلامی میشود
پی نوشتها:
[1]. بحارالانوار، ج 45، ص 65 ـ 72.
[2]. سورهی احزاب، آیهی 21.
[3]. كامل الزیارات، ص 105، ابن قولویه قمی، انتشارات مرتضویه، نجف.
[4]. اصولكافی، كلینی، ج 5، ص 117، دارالكتاب الاسلامیة، تهران.
منبع: نهضت عاشورا (تحریفها و شبههها)، مركز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزهی علمیه (1381)
منبع: راسخون
شاید این جمعه بیاید ، شاید ...
+ نوشته شده در ۱۳۹۱/۰۸/۲۸ ساعت توسط Yousef
|