فتنه 92 (خلاصه قسمت اول) _ پیشنهاد ویژه

دانلود:   دانـلـود

مشاهده کامل :   مشاهد در آپارات

شاید این جمعه بیاید ، شاید ...

فتنه 92 در راه است ... (قسمت اول) + ویدئو

فتنه ای در راه است ...

از عاشورای 61 هجری تا عاشورای 92

پیشنهاد ویــــــژه جهت مشاهده و تأمل
فتنه92

جهت مشاهده ویدئو ، بر روی تصویر كلیك نمائید

دانلود ویدئو :    دانـلـود

یا لثارات الحسین

جان عالم به فدایت مهدی جان (عج)
عزیز دل فاطمه (عج) کجای این کره خاکی هستی ؟!
در هر حال و هر زمانی که باشیم، از تو و خدای یگانه مدد می جوییم
و از او می خواهیم که ما از شر شیطان رجیم همیشه در امان بدارد،
باشد که ان شاءالله با عنایات خاصه شما، از این امتحان هم مانند سال 88 سربلند بیرون بیائیم

منبع: صوت المستضعفین
شاید این جمعه بیاید ، شاید ...

چرا امام حسین علیه السلام مانند برادرشان صلح نکردند؟

جانم به فدای دستان بریده اباالفضل (ع)

همیشه اینگونه نیست كه جنگ و جهاد تأمین كننده مصالح عالیه اسلام و مسلمین باشد و اینگونه نیست كه صلح راحت‌ترین روش برای مبارزه باشد. چه بسا تحمل شهادت آسانتر از پذیرفتن صلح باشد. امّا از آنجا كه تمام ائمه تنها به فكر نجات اسلام و مسلمین بودند، حاضر شدند بزرگترین مصائب و سختی‌ها را تحمل كنند یا در قالب صلح و یا در قالب جنگ، امامان همگی مظهر تقوی و روش هستند، تقوی در همگی‌شان مشترك و روش در تمامی‌شان متفاوت است.
روش امام علی ـ علیه السّلام ـ در دو مرحله: سكوت و خروش راهگشای امت می‌گردد. شیوه امام حسن ـ علیه السّلام ـ در مرحله اول روش پدر و راه حسین ـ علیه السّلام ـ در مرحله دوم آن شكل می‌گیرد.
علی بی‌سكوت، خروش و شهادتی هشداردهنده و حیات‌بخش نمی‌داشت، فریاد و جانفشانی حسین ـ علیه السّلام ـ نیز بدون صلح برادر، این چنین در تاریخ به ثبت نمی‌رسید.[1]
بی‌شك اگر صلح امام حسن ـ علیه السّلام ـ نبود، قیام امام حسین ـ علیه السّلام ـ به ثمر نمی‌نشست و اگر شرط امام حسن با معاویه در عدم تعیین جانشین نبود، امام حسین دستاویزی برای قیام علیه بنی‌امیه پیدا نمی‌كرد.
در آیین اسلام تنها قانون واحدی به نام جنگ و جهاد وجود ندارد، بلكه در كنار جنگ و جهاد قانون دیگری به نام صلح وجود دارد، یعنی همانگونه كه پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در صدر اسلام دربرخی مواقع برای پیشبرد اهداف اسلامی خود دستور به جنگ و جهاد می‌داد (جنگ خندق، خیبر، احد و ...) در شرایطی نیز شیوه جنگ و جهاد را در پیروزی اسلام مؤثر نمی‌دید. لذابا دشمنان قرارداد و پیمان صلح منعقد می‌كرد و موقتاً از دست زدن به جنگ و جهاد خودداری می‌نمود (پیمان بنی اشجع، بنی‌ضمره). امام حسن مجتبی در پاسخ شخصی كه به صلح آن حضرت با معاویه اعتراض داشت، به پیمانهای صلح پیامبر اسلام استناد نموده و فرمود به همان دلیلی كه پیامبر با آن قبائل پیمان بست، من نیز با معاویه قرار داد آتش بس منعقد ساختم.[2]

منبع: راسخون
شاید این جمعه بیاید ، شاید ...

ادامه نوشته

فلسفه‎ی عزاداری سیدالشهدا (ع) چیست؟

جانم به فدای لب های تشنه امام حسین (ع)

حادثه‎ی عاشورا، حادثه‌ای است كه بزرگ‎ترین‌ نقش را در تاریخ اسلام ایفا كرد و به یقین، مسیر تاریخ اسلام را ـ كه منحرف شده بود ـ عوض كرد و آن را از انحراف نجات داد، معنای سخن رسول خدا(ص) درباره‎ی امام حسین(ع) را كه فرمودند:
حسین منی و انا من حسین.
روشن گردانید و درس حركت، نهضت، مقاومت و استقامت به انسان‌ها آموخت.
این حادثه هم از نظر كیفیّت وقوع و هم از جهت عظمت مصیبت و هم از نظر ماندگاری و آثار اجتماعی آن، با هیچ جریان دیگری قابل قیاس نیست؛ و اما در مورد علت عزاداری و گریه بر آن حضرت، باید گفت كه به شهادت تاریخ و روایات، حضرت یعقوب سال‎های طولانی در فراق یوسف با این كه می‌دانست زنده است، اشك می‌ریخت و گریه می‌كرد و یوسف را از یاد نمی‌برد. حضرت سیدالساجدین(ع) نیز تا در حیات بود (حدود چهل سال) صحنه كربلا را با گریه جلوی چشمش مجسّم می‌داشت و می‌فرمود:
قتل اباعبدالله عطشاناً بجنب الفرات و هو یذبح كما یذبح الكبش.
حضرت اباعبدالله با تشنگی شهید شد، در حالی كه كنار رود فرات بود و سر مبارك او را همانند گوسفند بریدند.» و همین‌طور تشكیل مجالس عزاداری از سوی حضرات معصومین(ع) دیگر، همانند امام باقر، امام صادق، امام‎رضا(ع) و خصوصاً گریه‌های طولانی حضرت ولی‌عصر(ع) برای جد بزرگوارش به طوری كه در گریه و عزاداری نسبت به اباعبدالله می‌فرماید: «ای جد بزرگوار من! در تمام حالات برای تو گریه می‌كنم و اگر اشك چشمم تمام شود، سزاوار است كه در مصیبت تو خون بگریم.»[1] و از آن‎جا كه به حكم قرآن:
و لقد كان لكم فی رسول‎الله اسوة حسنة.[2]
ما باید در تمام امور از حضرت رسول(ص) و جانشینان ایشان، درس و الگو بگیریم؛ به درستی گریه و عزاداری بر سالار شهیدان و توسل به ائمه‎ی اطهار(ع) پالایش دهنده‎ی روح و تزكیه كننده‎ی نفس است، چنان‎كه روایات گوناگونی بر فضیلت گریه و عزاداری برای امام حسین و سایر ائمه‎ی معصومین(ع) وارد شده است؛ از جمله روایتی از امام صادق(ع) كه می‎فرماید:
من انشد فی الحسین بیت شعر فبكی و ابكی عشرة فله و لهم الجنة.[3]

منبع: راسخون
شاید این جمعه بیاید ، شاید ...

ادامه نوشته

امام حسین علیه السلام با علم به شهادتشان چرا به سوی قتلگاه رفتند؟

جانم به فدای سر بریده امام حسین (ع)

آیا امام حسین(علیه السلام) می‎دانستند شهید می‎شوند؟ اگر چنین است، چرا با پای خویش به سوی قتلگاه رفتند؟

بر اساس احادیث و روایات شیعی علم امام(ع) موهبتی الهی است و نه اكتسابی؛ بدین صورت كه هرگاه هر چه را بخواهد بداند، می‎داند. خداوند متعال می‎فرماید:
عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه احداً الّا من ارتضی من رسولٍ.[1]
این آیه نشان می‎دهد كه اختصاص علم غیب به خداوند به این معنی است كه غیب را مستقلاً و از پیش خود ـ با لذات ـ كسی جز خدا نمی‎داند، ولی ممكن است پیامبر با رضایت پروردگار متعال، بداند و نیز ممكن است دیگر انسان‎ها به تعلیم پیامبران از آن آگاهی یابند.
نكته‎ی قابل توجه، این است كه علم موهبتی یاد شده تخلف ناپذیر می‎باشد، زیرا علم ثبت شده در لوح محفوظ آگاهی به چیزی است كه قضای حتمی خداوند بدان تعلق گرفته است.
مرحوم علامه طباطبایی (ره) ـ صاحب تفسیر المیزان در ـ این باره می‎گوید: سیدالشهدا(ع) به عقیده شیعه‎ی امامیه سومین جانشین از جانشینان پیامبر اكرم(ص) و صاحب ولایت كلیّه می‎باشد. علم امام(ع) به اعیان خارجیه و حوادث و وقایع ـ طبق آن چه از ادلّه نقلیه و براهین عقلیه بر می‎آید ـ دو قسم است؛ قسم اول: امام(ع) در هر شرایطی ـ به اذن خداوندی ـ به حقایق جهان هستی آگاه است، اعمّ از آن‎ها كه تحت حس قرار دارند یا آن‎ها كه از دایره‎ی حس بیرون می‎باشند؛ مانند موجودات آسمانی و حوادث گذشته و وقایع آینده؛ قسم دوم: علم عادی است. پیامبر(ص)، به نصّ قرآن كریم و همچنین امام(ع) بشری است مانند سایر افراد و اعمالی كه در مسیر زندگی انجام می‎دهد، مانند اعمال سایر افراد، در مجرای اختیار و براساس علم عادی است و آنچه را شایسته می‎بیند انجام می‎دهد.[2]

منبع: راسخون
شاید این جمعه بیاید ، شاید ...

ادامه نوشته